منظور ما از مسئولیت پذیری چیست؟
عادت یا توانایی پذیرفتن کاری را که مستلزم پاسخگویی در برابر دیگران است، مسئولیتپذیری میگویند و مسئولیتپذیر به فرد یا افرادی گفته میشود که متعهد انجام کاری یا وظیفهای باشند که به عهده وی گذاشته باشند. همه ی ما می خواهیم فرزندانمان از اهمیت مسئولیت پذیری آگاه شوند، و از آنها می خواهیم عادات درست و قدرت های خود را توسعه دهند و در زندگی روزمره شان نیز به این روش عمل کنند.
اولیا و مربیان باید از همان دوره ابتدایی روحیه مسئولیتپذیری را در کودکان به وجود آورند و آنها را افرادی مسئول و خدمتگزار به همنوع، بار بیاورند و در این مسیر به فراخور سنشان، مسئولیتهایی به آنها واگذار کنند و در چارچوب مسئولیتشان آنها را مورد بازخواست یا تایید قرار دهند.
متاسفانه والدین اغلب اطاعت را با مسئولیت اشتباه می گیرند و دوست دارند فرزندانشان به خواسته هایشان عمل کنند، از دستورات پیروی کنند و در مقابل آنها اقتدار خود را زیر پا بگذارند. با این حال، این به معنای مسئولیت پذیری نیست!! این رفتارها تحت عنوان اطاعت طبقه بندی می شوند.
مزایای آموزش مسئولیت پذیری به کودکان
۱-ما بچه ها را پرورش نمی دهیم، در واقع بزرگسالان آینده را پرورش می دهیم : کودکان ما، بزرگسالان آینده هستند. همه ما باید در طول زندگی امتحان کنیم، شکست بخوریم و یاد بگیریم. بچه ها در دوران کودکی به فرصتی برای تمرین کردن احتیاج دارند.
عدم آموزش مسئولیت پذیری به بچه ها، باعث می شود که ما نتوانیم بزرگسالان خوب و توانمندی به جامعه تحویل دهیم. در حقیقت، مهم ترین وظیفه ی والدین، پرورش بزرگسالان مفید برای آینده است که برای موفقیت در اینکار، آموزش مسئولیت پذیری به کودک امری ضروری محسوب می شود.
۲-بچه ها یاد می گیرند که بازخورد بگیرند : با آموزش مسئولیت پذیری، کودکان یاد می گیرند که چگونه بازخورد بگیرند. آنها همچنین یاد می گیرند که چگونه انتقادات و پیشنهادات را به عنوان یک انتقاد مثبت و سازنده در نظر بگیرند. ما نباید به هر اشتباه کودک خرده بگیریم و او را سرزنش کنیم، در عوض باید آنها را به بازخورد سازنده عادت دهیم. آموزش مسئولیت پذیری به بچه ها، با نشان دادن نحوه انجام کار و تصحیح آن در صورت لزوم شروع می شود.
-کودک یاد میگیرد که خود را دست کم نگیرد : با آموزش مسئولیت پذیری به بچه ها، در واقع ما به توانایی های آنها اعتماد می کنیم و می دانیم که می توانند از عهده ی کارهای محوله برآیند. شاید برخی والدین فکر کنند که محول کردن کارها به کودک نوعی خودخواهی و سخت گیری است، اما با اینکار به فرزندانشان این پیام را میرسانند که آنها توانایی انجام کارها و وظایف خود را ندارند.
۴-کودک می تواند کارها را به روش خود مدیریت کند : کودکانی که مسئولیت پذیری را یاد می گیرند، کارها را به روش خود مدیریت می کنند. در واقع والدین باید جمع کردن وسایل مدرسه یا دفتر و کتاب های مورد نیاز را به عهده ی فرزندشان بگذارند. با اینکار کودک یاد می گیرد که فراموشکار نباشد و وظایف خود را به عهده ی دیگران نیندازد.
برخی روشهای آموزش مسئولیت پذیری به دانش آموزان
۱-الگوسازی کنید
مسئولیت پذیری را با هم تمرین کنید. می توانید جایی را به عنوان کلاس درس در نظر بگیرید و به فرزندتان نحوه ی جمع کردن وسایل، قرار دادن آنها در کیف و… را آموزش دهید. الگوسازی وظایف و نحوه ی انجام کارها را به کودکان یاد می دهد.
۲-برای فرزندتان الگوی مناسبی باشید
کودکان یاد می گیرند و تقلید می کنند. کودکان از آنچه افراد اطراف شان انجام می دهند، یاد می گیرند. داشتن کلاس درس تمیز و نمونه ای را مثال بزنید. وظایف و عملکردهای لازم در کلاس درس را با نگرش مثبت و لبخند بیان کنید. بچه ها به طور طبیعی می خواهند کمک کنند و شنیدن اینکه شما در کودکی با خوشحالی کار کلاسی می کردید، باعث می شود از شما تقلید کنند و به آنها یاد می دهد که مسئولیت پذیری و ساماندهی را یک تجربه مثبت تلقی کنند.
۳- به دانش آموزان در انجام وظایف خود کمک کنید
بجای انجام دادن تمام کارهای کودک، در انجام وظایف به او کمک کنید. همچنین از انجام نادرست کارها یا طولانی شدن زمان انجام آنها ناامید نشوید و بجای آن سعی کنید صبور باشید و به فرزندتان بازخورد مثبت بدهید. شما می توانید به دانش آموزان یاد دهید که چگونه دفعه بعدی در انجام کارهای خود بهتر عمل کنند و در صورت نیاز به آنها کمک کنید.
۴-عواقب هر کاری را به فرزندتان نشان دهید
عواقب بی مسئولیتی و بی انظباتی را به فرزندتان نشان دهید. اگر دانش آموزان به وظایف خود عمل نمی کنند یا از انجام کارها شانه خالی می کنند، با آنها برخورد کنید. مثلا به کودکان توضیح دهید تا زمان اتمام کارها، حق بازی کردن و بیرون رفتن ندارند. در عوض اگر کودک تکالیف خود را سر وقت انجام می دهد، در کلاس درس فعال و حرف گوش کن است و به وظایف خود عمل می کند، به او پاداش دهید! پاداش دادن لزوما به معنای هدایای مادی نیست، بلکه بصورت کلامی و ابراز احساسات نیز قابل انجام است.
۵- وظایف و مسئولیت های کودک را به طور واضح برای او بیان کنید
دستورالعمل های واضحی ارائه دهید و اطمینان حاصل کنید که دانش آموزان انتظارات شما را می دانند. اگر آنها وظایف خود را بدانند، می توانند مسئولیت پذیر خوبی باشند.
۶-گفتارتان را اصلاح کنید
یکی از کارهای نادرست والدین این است که برای قانع کردن فرزندشان به انجام وظایف، طرز بیان درستی انتخاب نمی کنند. برای مثال می گویند “چند بار باید بگم لباست را به گیره لباسی بزن”! این طرز گفتار موجب می شود فرزندتان در انجام کار احساس سرخوردگی یا اجبار کند. بجای اینکار بهتر است بگویید “عزیزم لطفا هر زمان که از بیرون آمدی، لباس هایت را به گیره لباسی بزن” به اینصورت فرزندتان می فهمد که اولین کاری که باید هنگام آمدن به خانه انجام دهد، آویزان کردن لباس هایش است.
۷- صبور باشید
همه ی بچه ها از ریخت و پاش کردن خوششان می آید. باید بپذیرید که این بخشی از دوران کودکی است. بجای عصبانی شدن و ناامیدی، سعی کنید برای فرزندتان الگو باشید و نظم و ترتیب را به شیوه ی درست به او آموزش دهید.
۸- کار را به یک بازی تبدیل کنید
به یاد داشته باشید که همه ی بچه ها کارهای اشتراکی و همکاری را دوست دارند. برای مثال ممکن است شستن ماشین بهمراه شما در یک روز گرم تابستانی برای کودک لذت بخش باشد. سعی کنید کارهایی از این قبیل که باعث شادی و نشاط کودک می شود را همراه او انجام دهید.
۹- به فرزندتان یاد دهید در انجام تکالیف کوتاهی نکند
انجام به موقع و صحیح تکالیف، احساس مسئولیت را به دانش آموزان القا می کند. به دانش آموزان یاد دهید که تحت هر شرایطی اولین کاری که باید انجام دهند، تکمیل تکالیف مدرسه است. به آنها اجازه ندهید که در انجام اینکار کوتاهی کنند.
۱۰-کودک را به ارائه و سخنرانی در کلاس درس و جمع تشویق کنید
درست همانطور که قطعات یک پازل کاملاً در کنار هم قرار می گیرند و تصویر کاملی را به بیننده ارائه می دهند، دانش آموزان نیز می توانند به بخشی از یک پازل در کلاس درس تبدیل شوند. از هر دانش آموز بخواهید در مورد یک موضوع خاص تحقیق کند و در مورد آن مطالبی بیاموزد، سپس با بقیه کلاس همکاری کند و اطلاعات را به همکلاسی های خود منتقل کند. این کودکان را تشویق می کند تا به اعتماد بنفس بیشتری برسند و از اینکه به همکلاسی هایشان مطالب مختلف می آموزند، احساس مفید بودن کنند.
نتیجهگیری:
سعی کنیم در مواردی به فرزندان و یا دانشآموزان، در حدود توانایی آنان مسئولیت بدهیم. در خانه کاری چون مراقبت از برادر و خواهر خردسال را به کودکان بسپاریم، مسئولیت دانه دادن به مرغهای خانگی و یا آب دادن به گلدانها را از او بخواهیم. انجام یک کار خانوادگی و یا یک مسئولیت دیگر را از او طلب کنیم و همیشه در هر شرایطی، باید به آنها کمک کرد تا مسئولیت رفتار خود را به عهده بگیرند. مسئولیتپذیری آدمی را به تحرک و فعالیت وا میدارد. به جای کمرویی و تزلزل، روح امید و نشاط را تقویت میکند و در نتیجه روحیه اعتماد و اتکا به نفس آنان فزونتر خواهد شد. در دادن مسئولیت به کودکان باید به آهستگی پیش برویم و هرگز زودتر از موعد، بار سنگین و اضافی بر دوش کودکان نگذاریم و به تدریج و همزمان با رشد و بلوغ کودک به او مسئولیتهای سنگینتری در زمینه انجام کارها در خانه و مدرسه محول کنیم.